نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطره خودنوشت شهدای فارس
خاطره‌ای از شهید بهمن امیری «17»
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «از درِ سينما وارد شدم. پس از برخورد با چند خمپاره 60 که عمل نکرده بود وارد يک مدرسه راهنمايی شدم. کره جغرافيايی زمين روی ميز است و پاره شده بود و...» متن کامل خاطره هفدهم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۴۳۶۸۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۰۲

خاطره خودنوشت شهيد اميدی«7»
شهيد «اميدعلی اميدی» در دفتر خاطرات خود می نویسد: «شب تا ساعت 11:30 به اصفهان رسيديم. من و اکبری به دروازه تهران رفتيم و از آنجا با اتوبوس به سلفچگان رفتم و...» قسمت هفتم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۳۷۲۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۱۴

خاطره روزنوشت شهيد صحرائيان«10»
شهيد «صادق صحرائيان» در دفتر خاطرات خود می نویسد: «از آنجا که درآمديم روبروی آن يک موزه مربوط به آثار قديم که بعضی حالا هم از آن استفاده می شود بود. مربوط به کشاورزی و لباس ابزار و بافندگی و...» متن کامل قسمت دهم خاطره روزنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۳۴۶۶۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۰۴

خاطره خودنوشت شهيد صحرائيان«3»
شهيد «صادق صحرائيان» در دفتر خاطرات خود می نویسد: «بعد چای و صحبت از اين و آنجا خلاصه آفتاب پريد. خورشيد به آن زيبایی غروب کرد. چه غروب زيبایی و...» متن کامل قسمت سوم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۳۴۵۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۸

خاطره خودنوشت شهيد مولایی «1»
شهيد «سيدمحمود مولایی» در دفتر خاطرات خود می نویسد: «پس از7-8 روز اکثر گردان ها به جای ديگری منتقل شدند ما خيلی ناراحت بوديم که چرا ما را اعزام نمی کنند ولی...» متن کامل قسمت اول خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۳۴۳۴۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۲

خاطره خودنوشت شهید کردگاری«5»
شهید «محمدرضا کردگاری» در دفتر خاطرات خود می نویسد: «صبح تا حالا هوا ابری شده و سرد هم شده است جاده ی خاکی آبادان ماهشهر ديروز باز شده است توپ خانه ما اطراف و...» متن کامل قسمت پنجم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۳۲۷۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۲۵

خاطره خودنوشت شهید کردگاری«2»
شهید «محمدرضا کردگاری» در دفتر خاطرات خود می نویسد: «اکنون با اتوبوس شرکت واحد که مخصوص شهر است عازم ماهشهر هستيم. در راه پنچر کرديم و ساعت ها دورتر از بقيه رسيديم و...» متن کامل قسمت دوم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۳۲۷۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۲۴